دوست داشتم کسی ، جایی ، منتظرم باشد ...
قطره
قطره
قطره
عُق می زنم تمامی ِ ذرات ِ بودنم را
و در چرخشی مکرر ، تاب می خورم
همچون کلافی در پریشانی ِ دست هایی سرگردان ؛
دوباره آغاز شده ام ؟
یا تمام نشده به پایان رسیدم ؟
می سُرایی ام ... ؟!
پی نوشت >> تلخ ...
یافت می نشود، گشته ایم ما